شاعر : رضا یعقوبیان نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن قالب شعر : مربع ترکیب
امشب خداوند مبین دارد براین عالم نظر درآسمان دین حق نورخدا شد جلوهگر
در بوستان احـمـدی نخـل ولا داده ثـمر نجمه عروس فاطمه دارد درآغوشش قمر
بیت امام هفتمین گردیده چون وادی طور معصومه آمد درجهان عالم شده غرق سرور
ای عـاشقـان ای عاشقان ماه مـنورآمده برعرشیان و فرشیان لطف مکررآمده
آئـیـنـۀ زیـنب گـل زهـرایاطـهـرآمـده هستی نجمه دخترموسی بن جعفر آمده این گلبن عترت بود ازنسل ختمالمرسلین درخوی وخصلت فاطمه نجل امیرالمومنین
امشب تمام عالم هستی شده غرقسرور بنگرجهان آذین شده باتاج گل قندیل نور امشب قلوب شیعیان لبریز از شادی وشوراز بهرتبریک آمده روی زمین غلمان و حور از بهر هفتم نور حق هدیه زسرمد آمده
هـمـنـام زهـرا پـارۀ قـلـبمـحـمـد آمـده
امشب مهی ازدامن نجمه هویدا میشود زیبا گلی از گلشن طاها شکوفا میشود نورخدایی جلوهگر درشهر طاها میشوددرهای رحمت برروی خلق خدا وامیشود ازلطف خاص کبریا در این جهان با عزّوجاه بدرالدجی،اختالرضا معصومه میآید زراه
این ماه رخشنده بود نـورخدای لایـزال مرآت زهرای بتول درعصمت وخوی وخصال نجل علی مرتضی اسطوره در علم و کمالچون جد و آباءش بود با عزت و جاه و جلال درپاکی و زهد و عفاف چون مریم عذرا بود در صبر و ایثار و وفا آئـیـنۀ زهرا بود
درگاه اودرشهر قم برشیعیان دارالشفاستدارالشفای عالمی خاک در اخت الرضاست صحن وسرای آن حرم همچون حریمکبریاستحُب و ولا ومهر او نوردل اهل ولاست نـور جـلال کـبریا درآن حرم پیـداستی
مشکل گشای شیعیان دردانۀزهـراستی
ازلطف حق وامیشود یک درزقم سوی بهشتپُرگشته آن صحن وسرا ازعطر دلجوی بهشت از آن حریم باصفا بر جان وزد بوی بهشتبر زائراوآن حرم باشد چنان کوی بهشت ازلطف حق هرزائر،اوزائرزهرا شود هر مشکل پیچیدهای با دست این گل واشود
معصومۀ اختالرضا امشبمنم مهمان تو ایـام میـلاد شما بنـشـسـتهام برخوان تو
بار دگر گـردیـدهام شرمـنـدۀ احـسان تو ای منشاء جود و سخا دست من و دامان تو روح کرامت از کرم بر سائلت دادی پناه بر این گدای روسیه ازمرحمت بنما نگاه
ازکودکی معصومه جان بردرگهت هستم گدا من با ولا ومهـرتوگـردیدهام اهـل ولا تا زندهام با یاد تو دارم به لب شور و نوا ای هستی آلعبا من نوکرت هستم(رضا) بر من ز لطف ومرحمت بنما دعا معصومه جان کن دستگیری از وفا روزجزا معصومه جان